زمان تقریبی مطالعه: 19 دقیقه
 

حدیث من آذی علیا فقد آذانی





در حدیثی پیامبر اکرم می‌فرماید: «من آذی علیا فقد آذانی» هر کس امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را اذیت کند، من را اذیت کرده است. این حدیث در فضیلت امیرالمومنین تکلیف دشمنان آن حضرت را مشخص می‌کند و از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این مقاله سندهای معتبر این حدیث، در منابع اهل‌سنت بررسی می‌شود.


۱ - اسناد روایت



پیش از آوردن تک تک سند‌های این روایت، بهتر است کلام البانی وهابی را درباره این روایت برای شما نقل کنیم که تقریبا تمام سند‌های این روایت را آورده است. وی در کتاب السلسلة الصحیحه می‌نویسد:
۲۲۹۵ - " من آذی علیا فقد آذانی ".
روی عن جمع من الصحابة:
الاول: عن عمرو بن شاس. رواه البخاری فی " التاریخ " (۳/ ۲/ ۳۰۷) والفسوی فی " المعرفة " (۱، ۳۲۹ - ۳۳۰) و احمد (۳، ۴۸۳) و ابن حبان (۲۲۰۲) و الحاکم (۳، ۱۲۲) و صححه، و وافقه الذهبی (!) و ابن عساکر (۱۲/ ۱۰۹/ ۲) عن محمد بن اسحاق حدثنی ابان بن صالح حدثنی الفضل بن معقل عن عبدالله بننیار الاسلمی عنه.
ثم روی ابن عساکر من طریق موسی بن عمیر عن عقیل بن نجدة بن هبیرة عن عمرو بن شاس به. قلت: فی الطریق الاولی الفضل بن معقل - و هو ابن سنان الاشجعی - ذکره ابن ابی حاتم (۳/ ۲/ ۶۷) من روایة ابان هذا فقط، و لم یذکر فیه جرحا و لا تعدیلا. و فی الطریق الاخری عقیل بن نجدة، لم اجد من ذکره. و موسی بن عمیر، ان کان القرشی الاعمی فهو متروک، و ان کان التمیمی العنبری فهو ثقة.
الثانی: عن سعد بن ابی وقاص رواه الهیثم بن کلیب فی " المسند " (۱۵، ۲) و ابو یعلی (رقم ۷۷۰) و البزار (۲۵۶۲) و القطیعی فی زیادته علی " فضائل الصحابة " (۱۰۷۸)، و ابن عساکر عن قنان النهمی حدثنا مصعب بن سعد عن ابیه مرفوعا به. قلت: و هذا اسناد حسن، قنان هو ابن عبدالله النهمی، وثقه ابن معین و ابن حبان، و قال النسائی: " لیس بالقوی".
الثالث: جابر بن عبدالله: رواه ابن عساکر، و کذا السهمی فی " تاریخ جرجان " (۳۲۵) عن اسماعیل بن بهرام الکوفی حدثنی محمد بن جعفر عن ابیه عن جده عن جابر مرفوعا بمعناه.
قلت: اسماعیل هذا صدوق، توفی سنة (۲۴۱) من شیوخ ابن ماجة. لکن محمدا هذا - و هو ابن جعفر الصادق - تکلم فیه. و بالجملة، فالحدیث صحیح بمجموع هذه الطرق.

هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است: این روایت، از گروهی از صحابه نقل شده است. اول: از عمرو بن شاس که بخاری در تاریخ، فسوی در المعرفه، احمد، ابن‌حبان و حاکم آن را نقل و سپس تصحیح کرده است. ذهبی نیز با نظر حاکم موافقت نموده. و ابن‌عساکر از...
دوم: از سعد بن ابی‌وقاص نقل شده است که آن را هیثم بن کلیب در مسند خود، ابویعلی، بزار وقطیعی در، ابن‌عساکر و... نقل کرده‌اند که می‌گویم: سند این روایت «حسن» است. چون در سند آن قنان بن عبدالله است که یحیی بن معین و ابن حبان او را توثیق کرده‌اند؛ ولی نسائی گفته که او قوی نیست.
سوم: از جابر بن عبدالله. این روایت را ابن عساکر و سهمی در تاریخ جرجان از اسماعیل بن بهرام نقل کرده‌اند.
من می‌گویم: اسماعیل راستگو و از اساتید ابن‌ماجه است؛ ولی به محمد بن جعفر ایراد گرفته شده است. در نتیجه: این روایت با جمع کردن این طرق، صحیح است.

۱.۱ - سند اول


«حَدَّثَنَا مَالِکُ بْنُ اسْمَاعِیلَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مِسْعَرُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اِسْحَاقَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَعْقِلٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نِیَارٍ الْاَسْلَمِیِّ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شَاسٍ، قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): " قَدْ آذَیْتَنِی "، قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا اُحِبُّ اَنْ اُوذِیَکَ، قَالَ: مَنْ آذَی عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی؛
[۶] ابوالحسین عبدالباقی بن قانع (متوفای۳۵۱هـ)، معجم الصحابة، ج۲، ص۲۰۱، تحقیق: صلاح بن سالم المصراتی، ناشر: مکتبة الغرباء الاثریة - المدینة المنورة، الطبعة: الاولی، ۱۴۱۸هـ.
عمرو بن شاس می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به من فرمود: به درستی که تو مرا اذیت کرده‌ای! گفتم: ‌ای پیامبر خدا! من دوست ندارم شما را اذیت کنم. آن حضرت فرمود: هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است.»

۱.۱.۱ - روایت مفصل‌تر


همین روایت را تعداد دیگری از علمای اهل‌سنت به صورت مفصل‌تر نقل کرده‌اند:
«نا یَعْقُوبُ، نا اَبِی، نا مُحَمَّدُ بْنُ اِسْحَاقَ، عَنْ اَبَانَ بْنِ صَالِحٍ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ مَعْقِلِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نِیَارٍ الاَسْلَمِیِّ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شَاسٍ الاَسْلَمِیِّ، قَالَ: وَکَانَ مِنْ اَصْحَابِ الْحُدَیْبِیَةِ، قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ عَلِیٍّ اِلَی الْیَمَنِ، فَجَفَانِی فِی سَفَرِی ذَلِکَ، حَتَّی وَجَدْتُ عَلَیْهِ فِی نَفْسِی، فَلَمَّا قَدِمْتُ اَظْهَرْتُ شِکَایَةً فِی الْمَسْجِدِ، حَتَّی بَلَغَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَدَخَلْتُ الْمَسْجِدَ ذَاتَ غَدَاةٍ وَرَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فِی نَاسٍ مِنْ اَصْحَابِهِ، فَلَمَّا رَآنِی اَحَدَّنِی عَیْنَیْهِ، یَقُولُ: حَدَّدَ اِلَیَّ النَّظَرَ، حَتَّی اِذَا جَلَسْتُ، قَالَ: " یَا عَمْرُو، اَمَا وَاللَّهِ لَقَدْ آذَیْتَنِی "، قُلْتُ: اَعُوذُ بِاللَّهِ اَنْ اُؤْذِیَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: بَلَی، مَنْ آذَی عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی.»
عبدالله بن نیار اسلمی از عمرو بن شاس اسلمی که از اصحاب حدیبیّه است، نقل کرده است که گفت: که در سفری که همراه علی (علیه‌السّلام) به یمن رفته بودم، احساس کردم که مرا مورد جفا قرار داده است. نسبت به ایشان در دل خود کدورتی یافتم. هنگامی که به مدینه بازگشتم، از چگونگی برخورد علی (علیه‌السّلام) با خودم، به اهل مسجد شکایت می‌کردم تا این که این شکایت به گوش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید.
یک روز صبح که به مسجد وارد شدم. اصحاب گرداگرد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را فرا گرفته بودند، در این هنگام چشم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به من افتاد، فرمود: ‌ای عمرو! به من نگاه کن! همچنان به آن حضرت چشم دوخته بودم تا در محل خود قرار گرفتم. آنگاه فرمود: ‌ای عمرو! به خدا سوگند! مرا آزرده‌ای. گفتم: پناه می‌برم به خدای تعالی از اینکه مرتکب کاری بشوم که موجبات آزار شما را فراهم آورد. فرمود: آری، کسی که علی (علیه‌السّلام) را آزرده خاطر و ناراحت سازد، مرا آزرده است.
حاکم نیشابوری همین روایت را نقل و سپس درباره آن می‌گوید:
هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الاِسْنَادِ وَلَمْ یُخَرِّجَاهُ
شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک بعد از نقل این روایت می‌گوید: صحیح.
[۱۷] الحاکم النیسابوری، ابوعبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ هـ)، المستدرک علی الصحیحین و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، ج۳، ص۱۲۲، طبعة مزیدة بفهرس الاحادیث الشریفة، دارالمعرفة، بیروت، ۱۳۴۲هـ.

و هیثمی نیزدرباره این روایت می‌گوید:
رواه احمد والطبرانی باختصار والبزار اخصر منه ورجال احمد ثقات.
با این تصریحاتی که از بزرگان اهل‌سنت در تایید صحت این روایت نقل شد، نیازی به بررسی تک تک روات آن نیست.

۱.۲ - سند دوم


این روایت به صورت دیگر از سعد بن ابی‌وقاص نیز با سند‌های متعدد نقل شده است:
«حدثنا ابراهیم بن عبدالله قثنا سلیمان بن احمد قال نا مروان بن معاویة نا قنان بن عبدالله سمعت مصعب بن سعد یحدث عن ابیه قال قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من آذی علیا فقد آذانی.»
مصعب بن سعد از پدرش نقل کرده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است.

۱.۲.۱ - نقل‌های دیگر


حارث بن ابی‌اسامه همین روایت را به صورت دیگر نقل کرده است:
«۹۸۳ـ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ زِیَادٍ حَدَّثَنَا مَرْوَانُ بْنُ مُعَاوِیَةَ الْفَزَارِیُّ عَنْ قَنَانِ بْنِ عَبْدِ اللهِ عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَیْشٍ عَنْ سَعْدٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مَا لِی وَلَکُمْ مَنْ آذَی عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی؛ از سعد نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: مرا با شما چه کار! هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است.»
بیهقی را آن با تعبیر «ما لکم ولعلی، من آذی علیاً فقد آذانی» نقل کرده است:
ابویعلی موصلی در مسند خود و ضیاء‌الدین مقدسی در الاحادیث المختاره نقل کرده‌اند:
«(۷۵۸)(۷۷۰) حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ خِدَاشٍ، حَدَّثَنَا مَرْوَانُ بْنُ مُعَاوِیَةَ، حَدَّثَنَا قَنَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ النَّهْمِیُّ، حَدَّثَنَا مُصْعَبُ بْنُ سَعْدِ بْنِ اَبِی وَقَّاصٍ، عَنْ اَبِیهِ، قَالَ: کُنْتُ جَالِسًا فِی الْمَسْجِدِ اَنَا، وَرَجُلانِ، مَعِی، فَنِلْنَا مِنْ عَلَیٍّ، فَاَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غَضْبَانَ، یُعْرَفُ فِی وَجْهِهِ الْغَضَبُ، فَتَعَوَّذْتُ بِاللَّهِ مِنْ غَضَبِهِ، فَقَالَ: " مَا لَکُمْ وَمَا لِی؟ مَنْ آذَی عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی "، الْحَدِیثَ.»
از مصعب بن سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل شده است که در مسجد نشسته بودم، دو نفر دیگر نیز همراه من بودند؛ پس از علی (علیه‌السّلام) بدگویی کردیم؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد؛ در حالی که خشمگین بود و غضب از چهره‌اش هویدا بود. از خشم آن حضرت به خداوند پناه بردم. آن حضرت فرمود: مرا با شما چکار؟! هر کس علی را اذیت کند، به درستی که مرا اذیت کرده است.
هیثمی بعد از نقل این روایت می‌گوید:
رواه ابو یعلی والبزار باختصار ورجال ابی یعلی رجال الصحیح غیر محمود بن خداش وقنان وهما ثقتان.
این روایت را ابویعلی و بزار به صورت مختصر نقل کرده است، تمام راویان ابویعلی، راویان صحیح بخاری هستند؛ غیر از محمد بن خداش و قنان که این دو نیز ثقه هستند.
سند این روایت اشکالی ندارد؛ غیر از این که نسائی درباره «قنان بن عبدالله» گفته که او قوی نیست؛ اما از آن طرف تعداد زیادی از علمای اهل‌سنت او را توثیق کرده‌اند؛ اگر از سخت گیری و تشدد نسائی در توثیق روات بگذریم و سخن او را بپذیریم، بازهم اشکالی به روایت وارد نمی‌شود؛ چون حداکثر این راوی «مختلف فیه» و سند روایت «حسن» می‌شود.

۱.۳ - سند سوم


«(۵۳۷). حَدَّثَنَا الْقَاضِی اَبُو نعیم عَبْد الْمَلِک بْن اَحْمَدَ النعیمی، فِی داره بِاسْتَرَابَاذَ، حَدَّثَنَا اَبُو زُرْعَةَ اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقَاضِی، بِجُرْجَانَ، اَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنُ حَاتِمٍ، حَدَّثَنَا اِسْمَاعِیلُ بْنُ بَهْرَامَ الْکُوفِیُّ، حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لِعَلِیٍّ: " مِنْ آَذَاکَ فَقَدْ آَذَانِی، وَمَنْ آَذَانِی فَقَدْ آَذَی اللَّهَ "»
از جابر نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خطاب به علی (علیه‌السّلام) فرمود: هر کس تو را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است، هر کس مرا اذیت کند، خداوند را اذیت کرده است.
همان طور که البانی گفته بود، تنها اشکال در سند این روایت، محمد بن جعفر بن محمد، فرزند امام صادق (علیه‌السّلام) است که برخی به او اشکال گرفته‌اند.
محمد بن اسماعیل بخاری در تاریخ کبیر می‌گوید:
محمد بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی الهاشمی المدنی قال لی ابراهیم بن المنذر کان اسحاق اخوه اوثق منه واقدم سنا
از این جمله بخاری استفاده می‌شود که خود نیز موثق بوده است؛ اما برادر او موثق تر است، همین‌اندازه برای مقبولیت روایت او کفایت می‌کند.
از این گذشته، برخی از علمای سنی او را توثیق نیز کرده‌اند؛ از جمله ابوالقاسم جرجانی درباره او گفته:
وکان من الثقات.
[۳۰] الجرجانی، حمزة بن یوسف ابوالقاسم (متوفای۳۴۵هـ)، تاریخ جرجان، ج۱، ص۳۶۰، تحقیق: د. محمد عبدالمعید خان، ناشر: عالم الکتب - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۱هـ ـ ۱۹۸۱م.

و خطیب بغدادی در شرح حال او می‌نویسد:
کان محمد بن جعفر شجاعا عاقلا فاضلا وکان یصوم یوما ویفطر یوما.
با این توضیحات، در وثاقت این شخص نباید تردید کرد و لا اقل روایت او «حسن» خواهد بود.

۱.۴ - سند چهارم


همین روایت با سند دیگر از عمر بن خطاب نیز نقل شده است. رافعی قزوینی در کتاب التدوین می‌نویسد:
«(۱۲۹۵). حَدَّثَ الشَّیْخُ اَبُو مَنْصُورٍ نَاصِرُ بْنُ اَحْمَد بْنِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ حَرْبُوَیْهِ، ثنا اَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ عُمَرَ الصَّیْدَنَانِیُّ، ثنا اَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثنا ابراهیم بْنُ عِیسَی، ثنا یَحْیَی بْنُ مُعَسَّلِیٍّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی، عَنْ اَبِی الزُّبَیْرِ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: کُنْتُ اَجْفُو عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَلَقِیَنِی النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَقَالَ: آذَیْتَنِی یَا عُمَرُ. فَقُلْتُ: بَاِیشْ یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: تَجْفُو عَلِیًّا، مَنْ آذَی عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی، قُلْتُ: وَاللَّهِ لا اَجْفُو عَلِیًّا اَبَدًا.»
جابر از عمر بن خطاب نقل کرده است که گفت: من به علی (علیه‌السّلام) ستم می‌کردم؛ پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرا دید و گفت: ‌ای عمر! مرا اذیت کردی! گفتم: با چه چیزی‌ای رسول خدا! فرمود: تو به علی ستم کردی، هر کس علی را اذیت کند، به درستی که مرا اذیت کرده است. گفتم: به خدا سوگند هیچگاه بر علی ستم نخواهم کرد.
هرچند اشکالاتی در سند این روایت وجود دارد؛ ولی می‌توان به عنوان مؤید از آن استفاده کرد.

۱.۵ - سند پنجم


محمد بن حنفیه، نیز همین روایت را به صورت مرسل از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده است. بلاذری در انساب الاشراف می‌نویسد:
«المدائنی عن یونس بن ارقم، عن یزید بن ابی زیاد، عن سالم بن ابی الجعد: عن ابن الحنفیة قال: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): " من آذی علیاً فقد اذانی "؛ از محمد حنفیه نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است.»
علاوه بر ارسال روایت، یزید بن ابی‌زیاد نیز در سند این روایت وجود دارد که توسط علمای اهل‌سنت تضعیف شده است.

۲ - نتیجه



این روایت با سند‌های متعدد نقل شده و در مجموع نمی‌توان در صحت این روایت تردید کرد.
طبق این روایت، هر کس امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را اذیت کند، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را اذیت کرده است و هر کس رسول خدا را اذیت کند، قطعا شامل این آیه مبارکه می‌شود که خداوند می‌فرماید:
«اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا؛ آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.»
و باز در آیه دیگر می‌فرماید:
«وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ اَلیم؛ و آنها که رسول خدا را آزار می‌دهند، عذاب دردناکی دارند!»
بنابراین تکلیف کسانی که حق امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را غصب کردند، به خانه آن حضرت هجوم آوردند و... همچنین تکلیف کسانی که در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان با آن حضرت جنگیده‌اند، مشخص می‌شود.

۳ - پانویس


 
۱. البانی، محمدناصر (متوفای۱۴۲۰ه)، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۳۷۳-۳۷۴، ناشر:مکتبة المعارف للنشر والتوزیع الریاض.    
۲. ابن ابی‌شیبة الکوفی، ابوبکر عبدالله بن محمد (متوفای۲۳۵ ه)، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۶، ص۳۷۱، ح۳۲۱۰۸، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.    
۳. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل (متوفای۲۵۶ه)، التاریخ الکبیر، ج۶، ص۳۰۶، ح۲۴۸۲، تحقیق:السید‌هاشم الندوی، ناشر:دار الفکر.    
۴. الرویانی، ابو بکر محمد بن‌هارون (متوفای۳۰۷ه)، مسند الرویانی، ج۲، ص۴۵۰، تحقیق:ایمن علی ابو یمانی، ناشر:مؤسسة قرطبة - القاهرة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۶ه.    
۵. الطبری، ابو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب (متوفای۳۱۰)، المنتخب من ذیل المذیل، ج۱، ص۷۸، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۶. ابوالحسین عبدالباقی بن قانع (متوفای۳۵۱هـ)، معجم الصحابة، ج۲، ص۲۰۱، تحقیق: صلاح بن سالم المصراتی، ناشر: مکتبة الغرباء الاثریة - المدینة المنورة، الطبعة: الاولی، ۱۴۱۸هـ.
۷. التمیمی البستی، محمد بن حبان بن احمد ابوحاتم (متوفای۳۵۴ ه)، صحیح ابن‌حبان بترتیب ابن‌بلبان، ج۱۵، ص۳۶۵، ح۶۹۲۳، تحقیق:شعیب الارنؤوط، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه ۱۹۹۳م.    
۸. ابن عبد البر النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبد البر (متوفای ۴۶۳ه)، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۱۸۳، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۲ه.    
۹. الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، فضائل الصحابة، ج۲، ص۵۷۹، ح۹۸۱، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۱۰. الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۲۵، ص۳۲۰.    
۱۱. الفسوی، ابویوسف یعقوب بن سفیان (متوفای۲۷۷ه)، المعرفة والتاریخ، ج۱، ص۳۲۹.    
۱۲. الاصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله (متوفای۴۳۰ه)، معرفة الصحابة، ج۴، ص۱۹۹۶، ح۵۰۱۳، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۳. البیهقی، ابی‌بکر احمد بن الحسین بن علی (متوفای۴۵۸ه)، دلائل النبوة، ج۵، ص۳۹۴، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۴. ابن اثیر الجزری، عزالدین بن الاثیر ابی‌الحسن علی بن محمد (متوفای۶۳۰ه)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۱۱۳-۱۱۴.    
۱۵. ابن‌کثیر الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر القرشی (متوفای۷۷۴ه)، البدایة والنهایة، ج۵، ص۱۲۱.    
۱۶. الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۱، ح۴۶۱۹، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰م.    
۱۷. الحاکم النیسابوری، ابوعبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ هـ)، المستدرک علی الصحیحین و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، ج۳، ص۱۲۲، طبعة مزیدة بفهرس الاحادیث الشریفة، دارالمعرفة، بیروت، ۱۳۴۲هـ.
۱۸. الهیثمی، ابوالحسن نورالدین علی بن ابی‌بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۲۹، ناشر:دارالریان للتراث، دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.    
۱۹. الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۳۳، ح۱۰۷۸، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۲۰. البزار، ابوبکر احمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفای۲۹۲ ه)، البحر الزخار (مسند البزار)، ج۳، ص۳۶۵-۳۶۶، ح۱۱۶۶، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مؤسسة علوم القرآن، مکتبة العلوم والحکم - بیروت، المدینة الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ ه.    
۲۱. الشاشی، ابوسعید الهیثم بن کلیب (متوفای ۳۳۵ه)، مسند الشاشی، ج۱، ص۱۳۴، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مکتبة العلوم والحکم - المدینة المنورة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۰ه.    
۲۲. الحارث بن ابی اسامة (متوفای۲۸۲ه)، الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن ابی‌بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث، ج۲، ص۹۰۴، تحقیق:د. حسین احمد صالح الباکری، ناشر:مرکز خدمة السنة والسیرة النبویة - المدینة المنورة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۳ه - ۱۹۹۲م.    
۲۳. البیهقی، ابراهیم بن محمد (متوفای بعد ۳۲۰ه)، المحاسن والمساوئ، ج۱، ص۱۸.    
۲۴. ابویعلی الموصلی التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ ه)، مسند ابی‌یعلی، ج۲، ص۱۰۹، ح۷۷۰، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث - دمشق، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۴ ه - ۱۹۸۴م.    
۲۵. المقدسی الحنبلی، ابوعبدالله محمد بن عبد الواحد بن احمد (متوفای۶۴۳ه)، الاحادیث المختارة، ج۳، ص۲۶۶-۲۶۷، تحقیق عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، ناشر:مکتبة النهضة الحدیثة - مکة المکرمة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۰ه.    
۲۶. الهیثمی، ابوالحسن نورالدین علی بن ابی‌بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۲۹، ناشر:دار الریان للتراث، دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.    
۲۷. الجرجانی، حمزة بن یوسف ابوالقاسم (متوفای۳۴۵ه)، تاریخ جرجان، ج۱، ص۳۶۷، تحقیق:د. محمد عبد المعید خان، ناشر:عالم الکتب - بیروت، الطبعة:الثالثة، ۱۴۰۱ه ۱۹۸۱م.    
۲۸. ابن‌عساکر الدمشقی الشافعی، ابی‌القاسم علی بن الحسن ابن هبة الله بن عبدالله (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۲۰۴، تحقیق:محب الدین ابی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.    
۲۹. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل (متوفای۲۵۶ه)، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۵۷، رقم:۱۱۷، تحقیق:السید‌هاشم الندوی، ناشر:دار الفکر.    
۳۰. الجرجانی، حمزة بن یوسف ابوالقاسم (متوفای۳۴۵هـ)، تاریخ جرجان، ج۱، ص۳۶۰، تحقیق: د. محمد عبدالمعید خان، ناشر: عالم الکتب - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۱هـ ـ ۱۹۸۱م.
۳۱. البغدادی، ابوبکر احمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای۴۶۳ه)، تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۱۳، رقم:۵۰۸، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت.    
۳۲. الرافعی القزوینی، عبدالکریم بن محمد (متوفای ۶۲۳ ه)، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۳۸۹-۳۹۰، تحقیق:عزیزالله العطاری، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۹۸۷م.    
۳۳. البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۴۶.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۶۱.    


۴ - منبع



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت من آذی علیا فقد آذانی با سند معتبر در منابع اهل‌سنت نقل شده است؟»    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.